✍️بداههنوازی از ملزومات سبک جاز و بلوز است. قطعه جاز بدون بداههنوازی جاز نیست. از دوران بیباپ به بعد فرم قطعات جاز خیلی شبیه به فرم سونات در موسیقی کلاسیک شدهاست، بدین معنی که هر قطعه از چند بخش اصلی تشکیل میشود: گشایش، نغمه اصلی، بداههنوازی، بازگشت به نغمه اصلی و احتمالاً یک بخش اوج گیرنده پایانی.
با گشایش حال و هوای قطعه معلوم میشود. در نغمه اصلی معمولاً یک آهنگ معروف و دلنشین، معمولاً از نغمههای استاندارد جاز، اجرا میشود. سپس نوبت به بداههنوازی میرسد. در این بخش چند تن از تکنوازان به نوبت قطعه اصلی را متحول میکنند و بسته به ذوق و حال و توانائی خود چیزی مینوازند. در جریان تکنوازی آنان قسمت ریتم (معمولاً کنترباس و سازهای ضربهای) ریتم را نگه میدارند، یا بسته به حالی که بداههنوازی پیدا میکند، تغییراتی در ضرب میدهند. سپس تمام گروه به نغمه اصلی بازمیگردند و در آخر با یک بخش پایانی، معمولاً به حالت کودا (بخش پایانی)، قطعه به پایان میرسد. البته همه قطعات این ترتیب را ندارند و بسیاری از نوازندگان به صورتهای دیگری هم قطعات را اجرا میکنند ولی این ترتیب که گفته شد بسیار رایج است.
هنر اصلی نوازندگان جاز در بخش بداههنوازی تجلی میکند. خلاقیت آنان در متحول کردن نغمه اصلی و ضرب، چیره دستی آنان در نواختن ساز، و عمق آشنائی آنان به موسیقی و نغمههای گوناگون (که معمولاً به صورت تلمیح یا اشاره به نغمههای معروف نشان داده میشود) در همین بخش بداههنوازی معلوم میشود.
خوانندگان جاز برای بداههخوانی از کاری به نام صداخوانی (scat) استفاده میکنند. در این تکنیک خواننده بهجای خواندن متن ترانه صداهائی (بی معنی) که گاه شبیه به کلمات میشود اجرا میکند.
بداههنوازی یا بداههخوانی همچنین محمل مناسبی برای ابراز احساسات نوازنده یا خوانندهاست. اگر بداههنوازی در قطعه نباشد نوازنده فقط به اجرای نغمه اصلی میپردازد و هرچه هم که از تکنیکهای تغییر در ضرب و سوینگ و سایر روشهای رایج در جاز استفاده کند، باز کارش جاز به معنای واقعی نخواهد بود…