موسیقی در گذر زمان

  • by admin
  • دوشنبه , 23 اکتبر 2017
  • Comments Off
braijn

از وقتی که انسان نطفه اش در بطن مادر بسته میشود با ریتم خاصی شروع به تقسیم سلولی میکند و رشد میکند،این تقسیم همیشه در وجود انسان هست،حتا وقتی که گوش در کودک رشد میکند،
گوش یکی از عضوهای بدن انسان است که در بطن مادر تکامل پیدا میکند،
با صدای مادر
صدای پدر
صدای ضربان قلب مادر، و این تقسیم زمان در وجود کودک نهادینه میشود بشکلی که صدای مادر را به نسبت بقیه صداها بیشتر درک میکند و میشناسد،
ما با گوش دادن به موسیقی،گوش خود را تربیت میکنیم،حال ممکن است موسیقی خوب باشد یا موسیقی بد،
چند نوع گوش در انسانها وجود دارد که باعث بهتر یا بدتر شنیدن میشود،منظور از بهتر و بدتر همان دقت در سونوریته صداهاست که نت ها در گوش با ترتیب درست و خوب و میزان دقیق کوک رابطه مستقیم دارد،
بعضی از گوش ها چنان دقت بالایی در تشخیص فرکانس های بالا و پایین دارند که به آنها گوش های طلایی گفته میشود،
وضعیت پرده گوش عامل مهمی در تغییر شدت یا غربال‌گری طیف محرک صوتی محسوب می‌شود،
عامل مهم در دقت شنیداری افراد را همین پرده گوش میانی و بعد سه استخوان چکشی شکل در گوش داخلی تشکیل میدهد،
مهم ترین عامل برای درک موسیقی،گوش است که باید از آن بدرستی مراقبت شود،
این مراقبت هم فیزیکی است هم شنیداری،
که البته کار درست تشخیص دادن نت ها را مغز تشخیص میدهد که آن هم بحث مفصلی دارد،
گوش فقط کار انتقال را انجام میدهد،مانند رسانای خوب و بد عمل میکند،طلا رسانای بسیار خوبی است،بخاطر همین متخصصان گوش از اصطلاح گوش های طلایی استفاده میکنند،
معمولا در جریان ضبط استودیو شخصی بعنوان ناظر ضبط انتخاب میشود،به این خاطر که در تیم، گوشش از بقیه دست اندرکاران ضبط و تولید موسیقی، تفکیک نت های فالش و نا کوک را درست تر و دقیق تر تشخیص میدهد،که معمولا اکثر کسانی که از آلبوم های موسیقی لذت میبرند نمیدانند کار ناظر ضبط چیست،
این کار به چند بخش تقسیم میشود که مهمترین آنها کوک سازها و همچنین مترینگ کار است،
مترینگ همان وزن یا ضرب است که با استفاده از دستگاهی به نام مترونوم نواخته میشود که نوازنده های حرفه ای با آن تمرین میکنند که بتوانند تقسیم زمان را دقیق انجام دهند و گوش را عادت به درست شنیدن وزن یا ضرب قطعات کنند،
تمام این کارها با گوش انجام میشود،
پس نگهداری از گوش برای هر شخصی باید یک اولویت باشد چون اگر آسیبی به این عضو مهم وارد شود قابل جبران نیست،
موسیقی در دوران عصر حجر هم وجود داشته،که با کوبیدن دو جسم به یکدیگر شروع شد و کم کم تکامل یافت و تبدیل به آلات موسیقی شد که ما امروزه با آنها آشنا هستیم،
همانطور که در برنامه های مستند دیده ایم،در آیین های سنتی اقوام جهان ریتم جایگاه عمده ای را به خود تخصیص داده که نشانه همان ضربات اولیه بشریت بر روی اجسام است،که بعد با تربیت بیشتر گوش تبدیل به تشخیص فرکانس های بلند و کوتاه و همچنین امواج شکسته و امواجی با شکلی منحنی شد،که از آنها اصوات موسیقی پدید آمد و بر اساس کنجکاوی بشر این اصوات تبدیل به صداهای مفهومی تری شدند که با آنها ملودی را بوجود آوردند،که باز هم ته مانده این اصوات مفهوم دار را میتوان در مناسک قبایل جهان دید که بعضا در حال نابودی هستند،
برمیگردیم به کار ناظر ضبط،
تا حدودی میشود کار رهبر ارکستر را تشبیه کرد به کار ناظر ضبط ولی با دقت بیشتر،چون موسیقی ضبط شده در استودیو با استفاده از میکروفن هایی با ضریب دقت بسیار بالا کوچکترین فالشی و آریتمیکی را در ملودی ثبت میکنند،و وقتی تمام خطوط ضبط شده را باهم پخش کنیم،یک گوش دقیق میتواند آنها را تشخیص و از هم تمیز دهد،
اینکار نیاز به سالها تجربه و تمرین و ممارست زیاد دارد که بعضا در آلبوم ها و ترک های ضبط شده نادیده گرفته میشود و معرفی درستی ازین کار ارائه نمیشود در صورتی که یکی از مهم ترین بخش های تولید موسیقی محسوب میشود

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin
Previous «
Next »